سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زاغه نشین

لیوان آب

    نظر

توی خونه نشسته بودیم،یک لیوان آب روی زمین بود،بابام حواسش نبود پاش خورد به لیوان وتمام آب لیوان

ریخت رو زمین و بابام با صدای بلند گفت:این چه جای لیوان گذاشتنه.......

چند روز بعد دقیقا همون اتفاقات تکرار شد،لیوان روی زمین بود،اما من متوجه نشدم و آب لیوان رو زمین چپ شد.

پدرم با صدای بلند گفت:مگه کوری،چشات رو باز کن،مگه لیوان رو ندیدی.......!!!